به گزارش مشرق، مدتی است که از محمود صادقی نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی تصویری منتشر شده است که در آن وی لباس روحانیت به تن دارد. طبق اطلاعات منتشر شده این تصویر مربوط به تبلیغات انتخابات دوره ششم مجلس شورای اسلامی است.
در همین باره محمود صادقی درباره تحصیلات خود در حوزه علمیه توضیح داد: سابقه انگیزه من برای تحصیل در حوزه علمیه به سال ۶۰ و زمانی برمیگردد که مرحوم پدرم در لباس روحانیت در حادثه هفتم تیر به شهادت رسید و من تصمیم گرفتم راه ایشان را ادامه دهم و آن زمان که دیپلم فنی داشتم وارد مدرسه حقانی شدم و بعد تحصیلات حوزه را در مدرسه رضویه و فیضیه ادامه دادم.
وی افزود: در سال ۶۴ تحصیلاتم را در رشته حقوق در پردیس فارابی دانشگاه تهران در قم که آن موقع مجتمع آموزش عالی قم نام داشت، ادامه دادم و در سال ۶۸ بود که نزد مرحوم آیتالله اراکی ملبس شدم. بعدا همزمان با ادامه تحصیل در مقاطع تحصیلات تکمیلی به تدریس دروس حوزوی هم در تهران از جمله در مدرسه مروی پرداختم و در دروس خارج فقه هم حاضر شدم. از جمله در درس خارج مقام معظم رهبری حضور پیدا کردم.
عضو فراکسیون امید مجلس دهم تصریح کرد: در انتخابات مجلس ششم در سال ۷۸ از حوزه انتخابیه دورود و ازنا کاندیدا شدم ولی خیلی دنبال نکردم که در لیست باشم. در آن موقع هم مسائل حقوقی و قانون اساسی را در انتخابات دنبال می کردم.
صادقی گفت: انتظار داشتم که در لیست مجمع روحانیون مبارز قرار بگیرم اما خیلی دنبال این مسئله نبودم و در نهایت مجمع روحانیون اعلام کرد که اگر به دور دوم انتخابات راه پیدا کنم اسم من را در لیست قرار می دهند و در نهایت من به عنوان یک کاندیدای مستقل در انتخابات مجلس ششم شرکت کردم.
نماینده تهران ادامه داد: در سال ۸۰ دچار یک عارضه مغزی شدم که احتمالا به خاطر وجود یک ترکش در سرم بود. همین مسئله باعث شد که مدتی بستری شوم و بعد هم از واکر استفاده می کردم. به همین خاطر تردد با لباس برایم مشکل بود و بعد از آن هم به خاطر درس و دانشگاه نمی توانستم وظایف روحانیت را انجام دهم.
صادقی تأکید کرد: همیشه لباس روحانیت را بار سنگینی بر عهده خودم می دانستم چون انسانی که ملبس به لباس روحانیت می شود باید خیلی وارسته باشد زیرا مردم از روحانی انتظار دارند.
نماینده مردم تهران در مجلس گفت: زمانی که لباس پوشیدم مرحوم آیت الله اراکی به مزاح به من گفتند «تا دیروز عمامه سیاه به سر داشتی و اگر لکه ای داشت دیده نمی شد اما از امروز عمامه سفیدی داری و کوچکترین لغزش تو دیده می شود». صادقانه بگویم که من هم احساس کردم شایستگی لازم برای پوشیدن لباس روحانیت را ندارم. از آن موقع گاهی لباس می پوشیدم و کمکم این توفیق از من سلب شد و دیگر لباس نمی پوشیم.
در همین باره محمود صادقی درباره تحصیلات خود در حوزه علمیه توضیح داد: سابقه انگیزه من برای تحصیل در حوزه علمیه به سال ۶۰ و زمانی برمیگردد که مرحوم پدرم در لباس روحانیت در حادثه هفتم تیر به شهادت رسید و من تصمیم گرفتم راه ایشان را ادامه دهم و آن زمان که دیپلم فنی داشتم وارد مدرسه حقانی شدم و بعد تحصیلات حوزه را در مدرسه رضویه و فیضیه ادامه دادم.
وی افزود: در سال ۶۴ تحصیلاتم را در رشته حقوق در پردیس فارابی دانشگاه تهران در قم که آن موقع مجتمع آموزش عالی قم نام داشت، ادامه دادم و در سال ۶۸ بود که نزد مرحوم آیتالله اراکی ملبس شدم. بعدا همزمان با ادامه تحصیل در مقاطع تحصیلات تکمیلی به تدریس دروس حوزوی هم در تهران از جمله در مدرسه مروی پرداختم و در دروس خارج فقه هم حاضر شدم. از جمله در درس خارج مقام معظم رهبری حضور پیدا کردم.
عضو فراکسیون امید مجلس دهم تصریح کرد: در انتخابات مجلس ششم در سال ۷۸ از حوزه انتخابیه دورود و ازنا کاندیدا شدم ولی خیلی دنبال نکردم که در لیست باشم. در آن موقع هم مسائل حقوقی و قانون اساسی را در انتخابات دنبال می کردم.
صادقی گفت: انتظار داشتم که در لیست مجمع روحانیون مبارز قرار بگیرم اما خیلی دنبال این مسئله نبودم و در نهایت مجمع روحانیون اعلام کرد که اگر به دور دوم انتخابات راه پیدا کنم اسم من را در لیست قرار می دهند و در نهایت من به عنوان یک کاندیدای مستقل در انتخابات مجلس ششم شرکت کردم.
نماینده تهران ادامه داد: در سال ۸۰ دچار یک عارضه مغزی شدم که احتمالا به خاطر وجود یک ترکش در سرم بود. همین مسئله باعث شد که مدتی بستری شوم و بعد هم از واکر استفاده می کردم. به همین خاطر تردد با لباس برایم مشکل بود و بعد از آن هم به خاطر درس و دانشگاه نمی توانستم وظایف روحانیت را انجام دهم.
صادقی تأکید کرد: همیشه لباس روحانیت را بار سنگینی بر عهده خودم می دانستم چون انسانی که ملبس به لباس روحانیت می شود باید خیلی وارسته باشد زیرا مردم از روحانی انتظار دارند.
نماینده مردم تهران در مجلس گفت: زمانی که لباس پوشیدم مرحوم آیت الله اراکی به مزاح به من گفتند «تا دیروز عمامه سیاه به سر داشتی و اگر لکه ای داشت دیده نمی شد اما از امروز عمامه سفیدی داری و کوچکترین لغزش تو دیده می شود». صادقانه بگویم که من هم احساس کردم شایستگی لازم برای پوشیدن لباس روحانیت را ندارم. از آن موقع گاهی لباس می پوشیدم و کمکم این توفیق از من سلب شد و دیگر لباس نمی پوشیم.
*آنا